به گزارش شهرآرانیوز، قبل از رفتن به جبهه مادر برای پسر شانزده سالهاش همه چیز را ترسیم میکند که ممکن است اسیر یا شهید شود، اما با این حال او راهی میشود.
شهید حسن جام خورشید سالها مفقودالاثر باقی میماند و چشم انتظاری مادر هرگز تمام نمیشود و در دوران بازگشت اسرا برای شنیدن نامش همه جا میرود.
یک شب خواب پسرش را میبیند که از او میخواهد اینقدر بیتابی نکند وبعد از آن چند استخوان از شهید برمی گردد. مادر ابتدا باور نمیکند که آن پلاک و چند استخوان متعلق به پسرش است تا اینکه بالاخره به او الهام میشود که پیکر فرزندش برگشته است.
راهش پر نور.